پژوهش‌های احمد اقتداری حتی در کشورهای عربی هم محل ارجاع است

دکتر ابراهیم عباسی، سخنران علمی نشست «خلیج فارس، قلب ایران» بود که به مناسبت روز ملی خلیج فارس  یاد و خاطر دکتر احمد اقتداری، پژوهشگر خلیج فارس و جغرافیای تاریخی و فرهنگی مناطق جنوبی ایران، روز جمعه، هشتم اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ در سالن دفاعیه‌ی دانشکده‌ی علوم پزشکی گراش با حضور چهره‌ها و گروه‌های مختلف اجتماعی و فرهنگی گراش و مناطق جنوب استان فارس و هرمزگان برگزار شد. او عضو هیات علمی دانشکده علوم سیاسی دانشگاه شیراز، پژوهشگر و نویسنده در حوزه مسائل ایران معاصر و مطالعات خلیج فارس و توسعه و هویت ایرانی است. او رییس سابق دانشگاه علوم سیاسی شیراز، و رییس سابق مرکز مطالعات راهبردی خلیج فارس نیز بوده است. او در فرصتی که داشت، از رویکردهای مطالعات خلیج فارس و جایگاه استاد اقتداری صحبت کرد.

دکتر عباسی با اشاره به این که استمرار اقتدار نظامی با اقتدار فرهنگی ممکن است، گفت: «دنبال اسمی برای انتشار ویژه‌نامه‌ای که مربوط به استاد اقتداری است بودیم و نامش را گذاشتیم «میراث اقتدار» که برازنده نام ایشان بود. اقتدار علمی و فرهنگی که این استاد بزرگوار ایجاد کرد، باعث اقتدار ما در خلیج فارس شد. اقتدار نظامی در خلیج فارس همراه با اقتدار فرهنگی امتداد پیدا می‌کند، کاری که دکتر اقتداری آن را انجام داد.»

او با اشاره به مقاله‌اش با عنوان «گونه‌شناسی رویکردهای مطالعات خلیج فارس» که در فصلنامه تخصصی مطالعات خلیج فارس در زمستان ۹۵ منتشر شده است، گفت: «در نوشتن این مقاله این سوال برای من پیش آمد که دکتر اقتداری را می‌توانیم در کدام یک از حوزه‌های مطالعاتی خلیج فارس قرار دهیم؟ وقتی داشتم بررسی می‌کردم، دیدم مطالعات موضوعی زیادی در رابطه با خلیج فارس انجام شده است. مرحوم صداقت‌پیشه،  مرحوم اسماعیل راهی، مرحوم ایرج افشار در این حوزه کارهای انجام دادند و کتاب‌هایی نوشتند. من در این مقاله دنبال این موضوع بودم که این نویسندگان از چه منظری خلیج فارس را مطالعه کردند؟ با چه رویکرد پژوهشی و رهیافتی خلیج فارس را مورد مطالعه قرار دادند و جایگاه استاد اقتداری در این مطالعات کجاست؟ دنبال این بودم که چرا این رویکردها ایجاد شد و این رویکردها چه متونی را تولید کرد و چه پیامدی برای شناخت مطالعات خلیج فارس داشت؟»

دکتر عباسی با ارائه خلاصه‌ای از مقاله‌ش گفت: «اولین رویکردی که در حوزه مطالعات خلیج فارس بررسی شده رویکرد تاریخی و جغرافیایی است. در رویکرد تاریخی-جغرافیایی که داشتم مطالعه می‌کردم، بیشتر کارهای اسماعیل راهی که اهل منطقه بوشهر و استاد اقتداری را مطالعه کردم و به نوشته‌هایی که نویسندگان خارج از کشور انگلیسی انجام دادند رجوع کردم و به یک کتابی برخوردم.  این کتاب فقط در دانشگاه شیراز موجود است و ظاهرا پروفسور پوپ به دانشگاه شیراز اهدا کرده و در جایی این کتاب را ندیده بودم. عنوان کتاب «فرهنگ جغرافیایی و فرهنگ تاریخی خلیج فارس» است. از این کتاب چند نسخه در جهان موجود است ولی نسخه کامل آن در دانشگاه شیراز است و ۱۱ جلد دارد، چهار جلد تاریخی و چهار یا پنج جلد جغرافیایی و دو جلد نمایه است. این کتاب که در سال ۱۹۱۵ نوشته شده، نه تنها یکی از اسناد خلیج فارس است، بلکه معرفی کاملی از شمال و جنوب خلیج فارس، شرق و غرب خلیج فارس دارد. یعنی شما از کویت و عربستان، قطر، عمان، بحرین، یمن تا سیستان بلوچستان و بندرعباس و پارسیان دشتی و بوشهر تا خوزستان و مناطق ساحلی می‌توانید از این کتاب اطلاعاتی بگیرید. نام نویسنده آن لوریمن است که کارگزار انگلیسی‌ها در بوشهر بود. او به همراه اکیپی با حضور در این مناطق، به طور میدانی کاوش جغرافیایی و تاریخی انجام داد. این کتاب خیلی کتاب جالبی بود. این کتاب در ۱۹۶۹ در قطر تحت عنوان «دلیل و الخلیج» ترجمه شده است و بعد مرحوم نبوی که رییس بوشهرشناسی بود، بخش عربی مربوط به بوشهر را ترجمه کرد که ناقص است؛ و بعد مرحوم آیتی در شیراز بخش‌هایی را ترجمه کرده که باز هم به صورت ناقص است؛ آقای دکتر خیر‌اندیش بخش دشتستان و دشتی و منطقه عسلویه را به صورت موردی ترجمه کرده است. این کتاب هنوز ترجمه نشده و امیدوارم بنیاد آقای اقتداری یا استاد صلاحی یا افراد دیگری که کارهای برجسته‌ای در حوزه منطقه انجام می‌دهند به این کتاب رجوع کنند.»

عباسی با بیان این که رویکرد تاریخی و جغرافیایی را غربی‌ها شروع کردند، گفت: «غربی‌ها نیاز داشتند شناخت جغرافیایی و تاریخی برای استثمار منطقه پیدا کنند. این رویکرد تا سالها بعد، حاکم بر مطالعات خلیج فارس بود به این شکل که این رویکرد داده‌های تاریخی زیادی به ما می‌دهد اما تحلیلی به ما نمی‌دهد. اما کسانی مثل استاد راهی و استاد اقتداری و ایرج افشار بخش ایرانی این مطالعات را توانستند تحلیل کنند.»

رویکرد دوم مطالعاتی که عباسی از آن حرف زد، رویکرد فرهنگی-سیاسی بود. او گفت: «در مطالعات بعدی وقتی آثار خلیج فارس را می‌خواندم به یک رویکرد دوم در مطالعات خلیج فارس رسیدم. آن رویکرد فرهنگی سیاسی بود. دیدم دیپلمات‌های غربی از این رویکرد استفاده کردند. این رویکرد یک نگاه عاقل اندر سفیه به منطقه دارد. و آن را منطقه‌ای عقب‌مانده‌ی سنتی و ضد توسعه معرفی می‌کند و این نگاه غربگرایانه در این رویکرد وجود دارد. در این زمینه کتاب «حاجی بابا اصفهانی» را می‌توانم نام ببرم که در این کتاب هر فحشی به ایران و ایرانی داده است. کتاب‌هایی که ضد ایرانی باشد، بلافاصله در قطر و آذربایجان ترجمه می‌شود. این کتاب را در دهه ۴۰ می‌خواستند تبدیل به فیلم کنند و فیلمنامه آن را هم نوشتند. اما محمدرضا پهلوی متوجه شد و اجازه نداد این کتاب منتشر شود. این رویکرد توصیه می‌کند برای توسعه منطقه حتما باید غربی شوید. و کتاب‌های دیگری در حوزه سیاست خارجه نوشته شده مثلا کتاب «قبله عالم» نوشته گراهام فورل که در فصل اول این کتاب این مضمون است که ایرانی‌ها همیشه به دنبال استیلاجویی در خاورمیانه و خلیج فارس هستند و سابقه دریانوردی در خلیج فارس را زیر سوال می‌برند. پیامد این رویکرد این بود که به جای توجه به فرهنگ منطقه، به فرهنگ غرب توجه می‌شد و این رویکرد شدیدا مورد نقد استاد اقتداری قرار می‌گیرد.»

عباسی می‌گوید رویکرد امنیتی، رویکرد سومی است که در زمینه مطالعات خلیج فارس وجود دارد: «خلیج فارس سال‌ها در حوزه مطالعاتی به سوی رویکرد امنیتی رفت. چرا رویکرد امنیتی؟ چون انرژی و انتقال آن برای غرب بسیار مهم شد. و این انتقال انرژی به نوعی باعث شد که نگاهی امنیتی به منطقه داشته باشند. در این رویکرد تخاصم‌های فرقه‌ای برجسته‌سازی می‌شد و طوری وانمود می‌شد که انگار در خاورمیانه همیشه جنگ و درگیری است. سال‌ها مطالعات خاورمیانه را با این نگاه امنیتی انجام می‌دادند و اجازه نمی‌دادند خاورمیانه به سمت مطالعات دیگر برود که به دردش بخورد. امروز هم نگاه کنید، غربی‌ها تصور می‌کنند خاورمیانه هیج چیز نداشته جز جنگ‌های بی‌پایان، جنگ‌هایی که مسبب اکثر آن‌ها خودشان بودند.»

آخرین رویکرد در حوزه مطالعات خلیج فارس‌پژوهی، مطالعات اقتصاد سیاسی است. عباسی می‌گوید: «این رویکرد که از سال ۲۰۰۰ به این طرف ایجاد شده است و به دنبال توسعه در خاورمیانه است؛ به دنبال ارتباطات اقتصادی است؛ به دنبال ارتباطات تجاری است. در خاورمیانه اکنون این متون تولید می‌شود. غرب بعد از این که قراردادش را با عرب‌ها و اسراییل بست نتیجه گرفت که این کار انجام شود و اجازه بدهند فعالیت‌های مطالعاتی به سمت اقتصاد سیاسی برود و کتاب‌هایی در خود غرب و در ایران و در حوزه کشورهای خلیج فارس ترجمه شد و کم کم سعی کردند از منظر اقتصاد سیاسی مطالعات را انجام دهند که بتوانند به توسعه همدیگر کمک کنند و روابط تجاری همدیگر را گسترش و تخاصم‌ها را کاهش دهند. بنابراین ما از سال ۲۰۰۰ به این طرف، یک رویکرد مطالعاتی را داریم و امیدواریم این رویکرد مطالعاتی گسترش پیدا کند. مثلا خلیج فارس مهم‌ترین منطقه از نظر گردش مالی در جهان است، اما عقب‌مانده‌ترین منطقه از لحاظ توسعه اقتصادی است؛ یعنی امریکای لاتین و بالکان و شعبه جنوب شرق آسیا از خاورمیانه جلو می‌زند، چون دچار این رویکردها نبودند. پارادایم‌های مطالعاتی استبدادی عمل می‌کنند و وقتی حاکم شدند، اجازه نمی‌دهند شما بروید به سمت فاز مطالعاتی دیگر. مطالعات حوزه خلیج فارس را در فقر و درگیرهای خودش نگه داشتند تا سرآخر به رویکرد اقتصاد سیاسی رسید و امیدواریم ادامه داشته باشد.»

اما سهم استاد اقتداری در این رویکردها کجاست؟ این موضوع دیگری بود که عباسی در صحبت‌هایش از آن گفت: «وقتی کتب تاریخی را مطالعه می‌کردم، قلم او را بسیار عمیق می‌یافتم و جالب اینجاست با نگاه تاریخی که فیلسوم و آنتونی کرزمن و خارجی‌ها داشتند، خیلی تفاوت دارد. وقتی در حوزه فرهنگی می‌آمدم، او تاریخ‌نگار فرهنگی چیره‌دستی بود، حتی در حوزه‌های امنیتی مسائل را با جزییات بیان کرده است. حتی در آن دوره استاد اقتداری به روابط تجاری و اقتصادی این مناطق هم توجه کرده است.»

عباسی با طرح ویژگی‌های نوشته‌های استاد اقتداری می‌گوید: «اگر نگاه کنیم، چند ویژگی خاص در نوشتار استاد اقتداری می‌بینیم. یکی این که استاد اقتداری دنبال تمرکززدایی از مطالعات تاریخی و جغرافیایی بود. یعنی وقتی ما مطالعات تاریخی و جغرافیایی را مطالعه می‌کنیم، همه منتظر تهران یا تبریز یا اصفهان هستیم. ولی او تاریخ محلی را گسترش داد. تاریخ محلی به عنوان یک قطعه مهم از پازل ایران. شما وقتی مشروطیت را نام می‌بری، فکر می‌کنی در تبریز بود یا تهران؛ وقتی مشروطیت را در حوزه مطالعات استاد اقتداری بررسی می‌کنی، این تمرکز زدایی را می‌بنید.

«ویژگی دوم او این است که استاد اقتداری تاریخ‌پژوه مردمی بود. وقتی اطلاعات مختلف تاریخی و جغرافیایی را مطالعه کنید شما تاریخ سیاسی را می‌بینید. تاریخ آمدن و رفتن حاکمان. تاریخ فرادستان. ولی در کارهای استاد اقتداری او تاریخ پژوه مردمی بود یعنی در کارهای او فرودستان را می‌بینید. نگاه او به تاریخ، از منظر جامعه‌شناسی است. از منظر جامعه‌شناسی تاریخی، استاد اقتداری خیلی برجسته و مردمی است.

«ویژگی سومی که در نوشتار استاد اقتداری است این است که کتاب‌هایش تخاصم‌آمیز نیست و حتی شیخ شارجه هم به آثار ایشان ارجاع می‌دهد. می‌خواهم بگویم علی‌رغم وطن‌دوستی او، کتاب‌هایش را به نوعی نوشته است که در دل مردم مناطقی که با هم پیوند تجاری، اقتصادی و فرهنگی دارند و با هم رفت‌وآمد می‌کنند، هیچ دشمنی و تخاصمی ایجاد نکند. کتاب‌های او در دبی، قطر و کویت خواننده دارد و مورد استناد قرار می‌گیرد.

«آخرین مورد ویژگی‌های نوشتار استاد اقتداری این است که با گذشت زمان ارزش مطالعاتی آن کم نمی‌شود. دانشجویی که الان ۲۰ ساله است و هشتاد سال با دکتر اقتداری فاصله دارد دنبال مطالعه کتاب‌های استاد اقتداری است. دنبال نوشتن یادداشت برای او است. زینت‌بخش پایان‌نامه‌ها در حوزه خلیج فارس‌پژوهی، همه منابع استاد اقتداری است. او فراموش نمی‌شود. چون میراثی از خودش به یادگار گذاشته که نسل‌ها از آن استفاده می‌کنند.»

عباسی با این تقاضا که بزرگداشت‌های این چنینی برای سایر بزرگان و علمای منطقه نیز برگزار شود گفت: «این نوع بزرگداشت‌های انسان‌های بزرگ این اشتیاق را به جوانان نیز منتقل می‌کند. امیدوارم همین کار در مورد مرحوم لشکری خنجی انجام دهیم که دخترشان در جمع ما حضور دارد و یکی از بهترین پایان‌نامه‌ها را در حوزه خلیج فارس نوشته است. امیدوارم همین کار را در مورد مرحوم آیت اللهی انجام دهیم. علما، تجار و نویسندگان برجسته منطقه که حوزه نفوذ و کارشان در جنوب و سواحل خلیج فارس فرا رفته است و این قطعه بزرگ پازل ایران را در گرامیداشت آنها تکمیل کنیم. این شدنی است.»

عباسی با گفتن این حرف به سخنش پایان داد: «امیدوارم اگر جایزه‌ای از استاد اقتداری وجود دارد در همین منطقه برگزار شود. این منطقه استاد اقتداری را می‌شناسد و در بزرگداشت آن کوشا است. همین منطقه می‌تواند یاد و خاطره استاد اقتداری را برای همیشه نگه دارد. آقای رحمانیان تلاش کند که جایزه استاد اقتداری در همین منطقه و در همین جغرافیا در دانشگاه شیراز در دانشگاه خلیج فارس، دانشگاه بندرعباس و دانشگاه لار دانشگاه گراش گرامی داشته شود. استاد اقتداری قلبش اینجا می‌تپید و باید از اینجا هم نگاهش به سراسر ایران ساطح شود.»